عاغا یه روز سرصف عابر بانک بودم هف هش نفر پشت سرم بودن.خواستم رمز کارتمو عوض کنم خودمو جوری گرفتم که هیشکی نبینه.رمز جدیدو زدم 1375 اما تکرار رمزو حواسم نبود زدم 1357.یهو همه با هم گفتن رمز اولت1375بود!!!(چجوری دیدن؟خدا میدونه)یه نگاه معنادار بهشون کردم که دیگه از این کنجکاویا(شایدم فضولیا)نکنن..........آخه این چه عادت بدیه.شاید من یه کار خصوصی داشته باشم.........والا به غرعان
یکی دیگ از افتخاراتم اینه که تا عید قراره ی دستگاه به نام الکترو قلیون اختراع کنم(مثل الکترو اسموک که دود الکی میده,واسه ترک قلیون)
مزایای این دستگاه:
1(تو دانشگاه سر کلاس می ذارید رو میزتون شروع میکنید چاقیدن قلیون,استاده هم اعتراض نمی کنه چون دکترواسه ترک تجویز کرده
2(با زیگگیلیتون (مخاطب خاص )بیرون رفتنی دیگ پول قلیون نمیدید,تازه میتونید دودش رو هم فوت کنید تو صورتش
3)تو صف نونوایی,بنزین,یارانه,دستشویی,اتوبوس,مترو ,تو زیرزمین بغل دبه ترشی,از این دستگاه به راحتی میتونید استفاده کنید
اختراعش کنم؟
به عملی که در آن فرد قبل از وارد شدن به توالت شیر آن را باز کرده و از وصل بودن آب اطمینان حاصل میکند تا مبادا بعد از اتمام کارش دچار مشکلات ناشی از بی آبی در توالت گردد “چک آب” گویند.
آخر نفهمیدیم منظور اینایی که میگن گوش کن ببین چی میگم چیه ؟
آخر گوش کنم یا ببینم ؟